هیچکاک چگونه «روانی» را ساخت

برای شصت سالگی فیلم «روانی»

درست شصت سال پیش، آلفرد هیچکاک، یکی از تاثیرگذار ترین فیلم‌ها در تاریخ سینما را به روی پرده آورد. «روانی» (در ایران با نام «روح» نشان داده شد) ژانر سینمای جنایی و دلهره آور را دوباره از نو آفرید و تاکنون هیچ فیلمی در این ژانر به‌اندازه روانی تاثیرگذار نبوده است.

سال ١٩٥٧ در یکی از شهرهای کوچک امریکا، پلیس، مرد جوانی به نام اد گین را به جرم قتل‌های زنجیره‌ای دستگیر کرد. در مزرعه‌ای که گین زندگی می‌کرد، پلیس تعداد زیادی اسکلت، سرهای بریده شده و بدن‌های تکه تکه شده پیدا کردند. همسایگان گین او را مردی محجوب و خجالتی توصیف کردند. گین پس از محاکمه و معاینه توسط روانپزشک‌ها به تیمارستان سپرده شد. در سال ١٩٨٤ که گین از دنیا رفت، کارکنان تیمارستان گفتند که او در این سال‌ها آزارش حتی به یک مورچه هم نمی رسید و بسیار مودب و کمرو بود!

سال ١٩٥٩ نویسنده ای به نام رابرت بلاک، که درباره اد گین در روزنامه‌ها خوانده بود، ایده نوشتن رمانی به فکرش رسید و کتابی به نام «روانی» نوشت. پس از چاپ کتاب، که فروش خوبی داشت، پیشنهادی به مبلغ ٧,٥٠٠ دلار از کمپانی فیلم سازی اونیورسال برای حق ساختن فیلمی از این کتاب دریافت کرد. پس از کمی چک و چانه، رابرت بلاک با قیمت ٩,٠٠٠ دلار موافقت کرد. بعد ها که فهمید آلفرد هیچکاک پشت خرید امتیاز این کتاب بوده، پشیمان شد که چرا بیشتر چانه نزده بوده!

هیچکاک از فیلم «دیابولیک» (محصول ١٩٥٥که در ایران با نام «شیطان صفتان» اکران شد) ساخته هانری ژرژ کلوزو خیلی خوش‌اش آمده بود و حق امتیاز کتاب «سرگیجه» را که نویسندگان فرانسوی کتاب «دیابولیک» نوشته بودند خرید. ولی متاسفانه «سرگیجه» در گیشه شکست خورد و هیچکاک مصمم بود که فیلمی هم طراز «دیابولیک» بسازد. از صحنه‌های معروف و تاثیرگذار «دیابولیک»، قتل در وان حمام و برخاستن جسد از توی وان بود. بدون شک صحنه قتل زیر دوش در کتاب «روانی» یکی از جذابیت‌های اقتباس این کتاب برای هیچکاک بود. او در یک مصاحبه تلویزیونی گفت پس از نمایش فیلم «روانی» در سینماها، نامه ای از پدری دریافت کرد که نوشته بود دخترش بعد از تماشای «دیابولیک» دیگر در وان حمام نمی کرد و حالا که «روانی» را دیده، زیر دوش هم نمی رود و تنش بوی بد گرفته! هیچکاک برای او نوشت: “دخترت را بفرست خشک شویی!”

هیچکاک، قراردادی با شرکت فیلمسازی پارامونت برای ساختن پنج فیلم داشت که چهار تا از این فیلم‌ها را ساخته بود. او به روسای پارامونت خبر داد که «روانی»، پنجمین و آخرین فیلم این قرارداد خواهد بود. ولی روسای پارامونت گفتند که به هیچ وجه حاضر به ساختن این فیلم نیستند. آنها گفتند که نه از موضوع و داستان فیلم خوششان آمده و نه از عنوان فیلم! اضافه کردند که به هیچ عنوان حاضر به سرمایه گذاری در این فیلم نیستند. هیچکاک هم پاسخ داد که خودش با سرمایه شخصی اش فیلم را خواهد ساخت. آنها حتی به دروغ به هیچکاک گفتند که تمام استودیوهای پارامونت برای ساختن فیلم های دیگران اشغال هستند و باید جای دیگری فیلمش را بسازد. هیچکاک تصمیم گرفت در استودیوهای یونیورسال «روانی» را بسازد. او به پارامونت پیشنهاد داد که حاضر است که از دستمزد معمولی‌اش که ٢٥٠,٠٠٠ دلار بود انصراف دهد و تمام بودجه فیلم را خودش بپردازد اگر در عوض پارامونت فیلم را در تمام دنیا پخش کند و ٦٠ درصد از فروش خالص فیلم به هیچکاک برسد. روسای پارامونت هم با کمال میل این پیشنهاد را پذیرفتند.

 هیچکاک به صرفه حویی معروف بود و از آنجا که بودجه فیلم «روانی» را از جیب خودش تامین می کرد، حداکثر صرف جویی را در ساخت این فیلم به عمل آورد. در آن زمان هیچکاک یک سریال نیم ساعته تلویزیونی به نام «آلفرد هیچکاک تقدیم می کند» می‌ساخت که هر هفته داستانی کوتاه درباره خلاف‌کاری یا جنایت، با یک پایان غیر منتظره  نمایش داده می شد. خود هیچکاک هم اول هر قسمت با طبع شوخی که داشت فیلم را معرفی می‌کرد و برنامه هم با پیام طنزآمیزی از او پایان می‌گرفت. هیچکاک تصمیم گرفت که به جای استفاده کردن از گروه فیلمبرداری معمولی‌اش، که صاحب‌نام و گران بودند، از اکیپ تلویزیونی‌اش استفاده کند. فیلمبردار «روانی»، جان راسل، در تلویزیون کار می‌کرد و غیر از برنامه آلفرد هیچکاک، سریال‌هایی مانند «ویرجینیایی» را فیلمبرداری می‌کرد. البته در اوایل حرفه‌اش فیلم «مکبث» اورسن ولز را هم فیلمبرداری کرده بود ولی پس از پایان فیلمبرداری «روانی» دوباره به تلویزیون برگشت.

برای نوشتن فیلمنامه «روانی»، نخست هیچکاک از جیمز کاوانا که فیلمنامه چند بخش از سریال هفتگی هیچکاک را نوشته بود استفاده کرد. فیلمنامه کاوانا باب طبع هیچکاک نبود و او جوزف استفانو، که یک فیلمنامه‌نویس تازه‌کار بود را استخدام کرد. استفانو، غیر از کار در سریال‌های تلویزیونی فقط روی یک فیلم کار کرده بود، «ارکیده سیاه» محصول ١٩٥٨ به کارگردانی مارتین ریت و بازیگری آنتونی کویین و سوفیا لورن. جمع دستمزد این دو فیلمنامه‌نویس ٢٤,٦٦٦ دلار شد. برای مقایسه باید گفت که دستمزد فیلمنامه‌نویسان «کازابلانکا» در سال ١٩٤٢ مبلغ ٤٧,٢٨١ دلار بود. دستمزد جورج توماسینی، تدوین‌گر فیلم که چند فیلم دیگر هیچکاک از جمله «پنجره عقبی» (در ایران با نام «پنجره رو به حیاط» اکران شد) و «سرگیجه» را تدوین کرده بود فقط یازده هزار دلار بود.

در انتخاب هنرپیشه‌های فیلم هم هیچکاک کمال صرفه جویی را کرد. برای نفش اصلی نورمن بیتز، آنتونی پرکینز تحت قرارداد با پارامونت بود که طبق آن دستمزدش چهل هزار دلار بود. برای مقایسه باید گفت که دستمزد کری گرانت در «شمال از شمال غربی» ٤٥٠,٠٠٠ دلار به‌اضافه درصدی از فروش فیلم بود. جنت لی هم با دستمزد ٢٥,٠٠٠ دلاری برای نقش ماریون کرین استخدام شد. برای نقش خواهر ماریون، هیچکاک، ورا مایلز را انتخاب کرد. پیش از این ورا مایلز قراربود نقش زن اصلی «سرگیجه» را بازی کند ولی کمی مانده به فیلمبرداری به هیچکاک پیام داد که آبستن است و از بازی در آن فیلم عذرخواهی کرد. برای «روانی»، هیچکاک او را با دستمزد کم و هفته‌ای ١٧٥٠ دلار به‌کار گرفت. برای نقش سام، معشوقه ماریون، به‌خاطر کمی بودجه، هیچکاک مجبور شد جان گاوین که هنرپیشه خوبی نبود را با دستمزد سی هزار دلار استخدام کند. برای گمراه کردن مردم و مطبوعات، هیچکاک اعلام کرد که مشغول بررسی چند هنرپیشه برای ایفای نقش مادر نورمن بیتز است!

فیلمبرداری «روانی» روز ١١ نوامبر ١٩٥٩ آغاز شد. صحنه شروع فیلم که جنت لی و جان گاوین روی تخت مشغول عشق‌بازی هستند رضایت هیچکاک را جلب نکرد. گاوین کارش را خوب بلد نبود و نمی‌توانست هیچ حرارتی از خودش نشان دهد. هیچکاک، جنت لی را به گوشه‌ای برد و به او گفت که این صحنه را تو باید دست بگیری و شور و حرارت را ایجاد کنی. در محفل‌های خصوصی، هیچکاک نام گاوین را “جنازه” گذاشته بود! رابطه هیچکاک با جنت لی و آنتونی پرکینز خیلی خوب بود و با آنها خیلی وقت صرف می‌کرد، ولی به ورا مایلز و جان گاوین هیچ توجهی نمی‌کرد.

سائول بس که طراح گرافیک بود، علاوه بر درست کردن تیتراژ فیلم «روانی»، صحنه قتل زیر دوش را نیز استوری برد کرد و علاوه بر دستمزد دوازده هزار دلاری، عنوان “مشاور بصری” را نیز هیچکاک در تیتراژ فیلم به او داد. سائول بس سال ها بعد ادعا کرد که صحنه قتل زیر دوش را او کارگردانی کرده ولی جنت لی و فیلمبردار و باقی کسانی که سر آن صحنه بودند، ادعای او را رد کردند و گفتند که فریم به فریم فیلم را هیچکاک کارگردانی کرده است. چون جنت لی حاضر نمی‌شد که بدن لختش در فیلم نشان داده شود، هیچکاک پانصد دلار به یک رقاصه داد تا از بدن او و فقط سر و شانه جنت لی در آن صحنه استفاده شود. صحنه قتل زیر دوش که در فیلم ٤٥ ثانیه است، ازهفتاد پلان تشکیل شده و یک هفته فیلمبرداری‌اش طول کشید.

صحنه دیگری که از لحاظ تکنیکی برای هیچکاک چالش‌برانگیز بود، قتل کاراگاه آربوگاست (با بازی مارتین بالزام) در خانه نورمن بیتز بود. سائول بس این صحنه را هم استوری بورد کرد ولی هیچکاک به او گفت که استوری بوردش اشکال دارد چون به تماشاگران می‌رساند که قرار است رویداد بدی رخ دهد و از شوک صحنه کم می‌کرد. کشته شدن ناگهانی آرگوباست را هیچکاک از زاویه بالای سر گرفت تا به ناگهانی‌بودن این عمل بیافزاید. هیچکاک، یک بار با دالی سقوط مارتین بالزام از پله‌ها را فیلمبرداری کرد و بعد از بالزام که روی یک صندلی نشسته بود و دست‌هایش را به حالت سقوط تکان می‌داد، فیلم گرفت. با گذاشتن این دو صحنه کنار هم در فیلم، تماشاگر حس می‌کرد که آرگوباست دارد از پله ها به پایین پرت می‌شود. برای نقش مادر در این صحنه، هیچکاک از یک هنرپیشه زن کوتاه قد استفاده کرد. او مخصوصآ هنرپیشه‌ای هم قد آنتونی پرکینز را به کار نگرفت تا تماشاگران یک وقت هویت مادر را حدس نزنند. برای صدای مادر نورمن بیتز، هیچکاک از ترکیب صدای دو هنرپیشه زن و یک هنرپیشه مرد استفاده کرد. فیلمبرداری «روانی» اول فوریه ١٩٦٠ به پایان رسید.

یکی از عناصر قوی و فراموش نشدنی فیلم، موسیقی برنارد هرمن است. هرمن، کارش را در سینما با ساختن موسیقی فیلم «همشهری کین» آغاز کرد و موسیقی چند فیلم هیچکاک از جمله «شمال از شمال غربی» و «سرگیجه» را هم ساخته بود. آخرین اثر هرمن قبل از مرگش، موسیقی به یاد ماندنی فیلم «راننده تاکسی» بود. هرمن هم مانند هیچکاک، هیچوقت برنده جایزه اسکار نشد. هیچکاک قصد داشت که صحنه قتل زیر دوش را بدون هیچ موسیقی بسازد ولی هرمن از او خواست تا اجازه دهد یک قطعه که فقط سازهای زهی در آن بکار رفته در این صحنه بگذارد. پس از دیدن صحنه دوش با موسیقی هرمن، هیچکاک متقاعد شد که از آن موسیقی استفاده کند. جمع خرج تهیه روانی ٨٠٧,٠٠٠ دلار شد.

 

وقتی روسای استودیو پارامونت، فیلم را در یک نمایش خصوصی دیدند، نظرشان این بود که «روانی» یکی از کارهای کوچک هیچکاک است که ممکن است به آبرویش در سینما لطمه بزند. هیچکاک در این میان با سانسورچی‌ها کلنجار می‌رفت. از او خواسته بودند که صحنه هماغوشی اول فیلم و صحنه قتل زیر دوش را کوتاه‌تر کند. هیچکاک، به آنها گفت که اگر بگذارند که به صحنه دوش دست نزند، حاضر است که صحنه هماغوشی اول فیلم را کوتاه‌تر کند. اداره سانسور موافقت کرد و هیچکاک فیلم را، بدون حتی اینکه یک فریم از آن کم کند به اداره سانسور فرستاد و آنها پس از دیدن دوباره فیلم پیام دادند که نسخه تازه برای نمایش مناسب است!

هیچکاک، با رییس بخش بازاریابی پارامونت شروع به برنامه ریزی برای تبلیغات فیلم کردند. در تریلرهای تبلیغاتی فیلم هیچ صحنه ای از فیلم نشان داده نشد. در یکی از تریلرها، هیچکاک رو به دوربین می‌گوید که هیچکس، به هیچ عنوان پس از شروع نمایش فیلم به سالن نمایش راه داده نخواهد شد. در تریلر بعدی، هیچکاک خطاب به تماشاگران می‌گوید خواهشمندم که پایان فیلم را به دیگران نگویید. به توصیه رییس استودیو یونیورسال که دوست صمیمی هیچکاک بود، تصمیم گرفتند که پس از یکی دوهفته نمایش در نیویورک، فیلم را همزمان در صدها سینما در امریکا نشان دهند. در ١٦ ژوئن ١٩٦٠ «روانی» در نیویورک نمایش‌اش را آغاز کرد. از همان روز اول از ٨ صبح مردم جلوی سینماهایی که «روانی» را نمایش می دادند صف بستند. این صف بستن تا آخرین سانس هرشب ادامه داشت. صاحبان پارامونت فکر کردند که سلیقه نیویورکی‌ها با بقیه آمریکایی‌ها فرق می‌کند، ولی وقتی که در تمام ایالت‌ها این صحنه‌ها تکرار شد، آنها پی بردند که چه اشتباهی کرده‌اند که در ساختن فیلم سرمایه‌گذاری نکرده بودند. هیچکاک، برای چرب‌کردن بیشترتبلیغات، عده‌ای کاراگاه خصوصی استخدام کرده بود که جلوی بعضی از سینماها بایستند و مانع ورود مردم پس از شروع فیلم بشوند. هنگامی که یک سینمادار با او تلفنی تماس گرفت که مردمی که جلوی سینما صف بسته‌اند بخاطر باران، می خواهند بریزند توی سینما، هیچکاک به او دستور داد تا برای همه کسانی که صف کشیده بودند چتر بخرد! روزنامه‌ها هم این نوع خبرها را می بلعیدند و به تبلیغ برای فیلم اضافه می‌شد.

کار غیرمعمول دیگری که هیچکاک کرد این بود که فیلم را قبل از افتتاحیه‌اش یرای هیچ یک از منتقدان نمایش نداد. این کار باعث خشم و دلگیری برخی از منتقدان شد و آنها نقدهای منفی درباره فیلم نوشتند. اما اکثر این منتقدان، بعدها نظرشان عوض شد و از فیلم تعریف کردند. هیچکاک برای «روانی» نامزد اسکار کارگردانی شد ولی این جایزه به بیلی وایلدر برای کارگردانی «آپارتمان» اهدا شد. در سال ١٩٦٠ «روانی» بعد ار «بن هور» پرفروشترین فیلم سال شد. سود خالص «روانی» تنها در امریکا ١٥ میلیون دلار بود که دقیقآ خرج ساخت «بن هور» بود. سهم هیچکاک از این فیلم بیشتر از ده ملیون دلار بود. 

منبع: «آلفرد هیچکاک و ساختن روانی» اثر استیون ربلو

 

دیدگاه شما

لطفا دیدگاه خود را وارد نمایید
نام خود را وارد کنید

5 × five =