پیر پائولو پازولینی، سینماگر، شاعر، داستان نویس، و نظریه پرداز سینمایی برجسته ایتالیایی، در طول عمر نسبتا کوتاه خود (۵۳سال)، آثار بسیاری در زمینه سینما و ادبیات خلق کرد و تاثیر عمیقی بر فیلمسازان نسل پس از خود گذاشت.با اینکه هیچیک از فیلم های پازولینی، حتی انجیل به روایت متی که برداشت خاصاو از زندگی عیسی مسیح است، تا کنون امکان نمایش عمومیدر ایران را نداشته اند، با این حال وی در میان علاقمندان جدی سینما در ایران، فیلمساز محبوب و سرشناسی است.اما به رغم این محبوبیت و شهرت، ادبیات سینمایی فارسی با فقر چشمگیری در زمینه منابع مربوط به معرفی و شناخت زندگی و آثار پازولینی مواجه است. تقریبا جز کتاب پازولینی از زبان پازولینی نوشته جان هلیدی(با نام مستعار ازوالد استک)که یک بار به ترجمه بهمن طاهری و به همت شمیم بهار در سال ۱۳۵۲ در مجموعه سینما ۵۱ و بار دیگر با ترجمه علی امینی نجفی در سال ۱۳۸۵منتشر شدو فیلمنامه پدر وحشی، تقریبا هیچ کتاب دیگری از آثار این سینماگر و یا درباره او به زبان فارسی وجود ندارد.
می توان حدس زد که گرایش های همجنس گرایانه و دیدگاه های مارکسیستی پازولینی، عامل اصلی بی توجهی محافل رسمی نشر و سینمای ایران به این سینماگر سرشناس بوده و محدودیت هایی را در زمینه نشر آثار او در ایران فراهم آورده است.به همین دلیل شماره هشتم «سینما-چشم» را به پازولینی و آثار و نظریات سینمایی او اختصاص داده ایم تا بلکه به سهم خود و تا حدی، خلأ موجود در این زمینه را پر کند.
مجموعه ای که گرد آورده ایم، شامل نقدها و خوانش های متنوعی از فیلم های پازولینی و رویکرد نظری سینمایی اوست. سعی کردیم مهم ترین فیلم های پازولینی از دوران نئورئالیستی اش(اکاتونه و ماما روما) تا اقتباس هایش از ادبیات کلاسیک و سه گانه زندگی اش(دکامرون، افسانه های کانتربری و گُلِ هزار و یکشب)، روایت او از زندگی مسیح(انجیل به روایت متی)، فیلم های مستند و آخرین اثر سینمایی ضدفاشیستی اش(سالو) را در این ویژه نامه بگنجانیم هرچند به کاستی های این مجموعه از پیش واقفیم و می دانیم که هنوز جای نوشته های تحلیلی و آکادمیک در نقد فیلم ها و نظریات زبان شناسانه پازولینی در زمینه سینما و شعر، تا حد زیادی در این مجموعه خالی است.
مارسیا لاندی در مقاله اش با عنوان «پیر پائولو پازولینی: ستارهای در میان ستارهها»(با ترجمۀ سمانه قلیزاده)، با رویکردی دلوزی به رابطه پازولینی با بازیگران و ستاره های فیلم هایش از آنامانیانی گرفته تا سیلوانا مانگانو، ماسیمو جیروتی، ترنس استامپ، ماریا کالاس و توتو پرداخته است. به نوشته مارسیا لاندی، پازولینی، از تصویر ستارههایی چون آنامانیانی و سیلوانو منگانو، نه درجهت تحکیم و تقویت تصویر پیشین آنها بلکه در جهت آشنازدایی از آنان بهره برده است.
میشل فوکودر تحلیل خود از فیلم مستند مجالس عشق پازولینی(ترجمۀ سارا سمیعی)، این فیلم را تأویلی کاملا غریب و پژوهش تازه ای دربارۀ سکسوالیته در جامعۀ سنتی و مذهبی ایتالیامی داند. به نوشته فوکو؛ پازولینی در این فیلم،”همچون یک رهگذر به گروهی از افراد که بیهدف در رفت و آمدند یا زیر آفتاب لم دادهاند، نزدیک میشود، میکروفناش را جلو میبرد و از آنان دربارۀ عشقسؤال میکند، دربارۀ این حوزۀ نامشخص که محل تلاقیِ جنسیت است و زوجها، لذت، خانواده و نیز قول و قرارها و رسم و رسوم آن و روسپیگری و نرخهایش. بزرگترها کنار یکدیگر میایستند و سخنسرایی میکنند، جوانان کوتاه و بریده حرف میزنند و یکدیگر را در آغوش میکشند. پازولینیِ مصاحبهگر محو میشود و پازولینی سینماگر سراپا گوش، به تماشا مینشیند.”
مقاله “سالو: امتناع از مصرف” نوشته نیامی گرین(ترجمۀ مازیار عطاریه و رودابه برومند) ضمن بررسی واکنش های نویسندگان مختلف از جمله رولان بارت، نسبت به آخرین فیلم پازولینی یعنی سالو، به بررسی تحلیل بدبینانهٔ پازولینی از تسامح ساختگی و در نهایت سرکوبگرانهٔ سکس در جامعهٔ مصرفگرای «نئوکاپیتالیستی» می پردازد. به عقیده گرین، سالو، یک «متاسینمای سبعانه» است که بینندهها در آن تبدیل به “تماشاچیان ایدهآل” میشوند و در عین حال به شکلی نظاممند صحنههای خود را غیر قابل تماشا میسازد تا “مصرف” کردنش ممکن نباشد.
به نوشته گرین، در این فیلم، جریانات سادو-ماژوخیستی خلقشده توسط مارکی دوساد، به واسطهٔ دوربینی که روی هولناکترین جزییات تأکید میکند، به شکلی وحشتناکتر از رمان به تصویر کشیده شده است. به اعتقاد او، خوانندهٔ کتاب ساد، امکان صرفنظر کردن از خواندن بعضی قسمتها(به ویژه قسمتهای بسیار زننده) کتاب را دارد اما این امکان برای بینندهٔ فیلم موجود نیست و بیننده مجبور است تمام دردهای قربانیان را تماشا کند. بیننده این فیلم، حتی از دیدن خونی که در اثر خوردن غذای پر از میخ از دهان قربانیان جاری میشود یا مدفوعی که از دهانشان بیرون زده و یا شکنجههای صحنهٔ آخر، باز شدن جمجمهها، شکافته شدن چشمها و تجاوز به اجساد مردگان در امان نیست.
مقاله مهم “ملاحظاتی درباره برداشت بلند” نوشته پازولینی(با ترجمۀ نیلوفر صمیمی)، بیانگر دیدگاه های او درباره پلان سکانس و برداشت بلند در سینما از منظر نشانه شناسی است. به اعتقاد پازولینی، “جوهرۀ سینما، یک برداشت بلند بی پایان است، همانگونه که زمان حال برای ما تا زمانی که قادر به دیدن و درک کردن هستیم( سکانسی که با پایان زندگیمان به اتمام می رسد) چنین است و این سکانس طولانی چیزی نیست جز بازتولیدِ زبانِ واقعیت.”
به علاوه دو گفتگوی مهم با پازولینی نیز در این مجموعه آمده که یکی از آنها آخرین مصاحبه او با فیلیپ بووارد خبرنگارِ شبکه دو تلویزیون فرانسه درباره فیلم سالو است کهدو روز پیش از به قتل رسیدنش در ۳۱ اکتبر ۱۹۷۵ انجام گرفت. “سینما و نظریه” عنوان گفتگوی دیگری با پازولینی درباره نظریۀ سینمایی اوست(ترجمۀ لیلی عطایی). در این گفتگو،پازولینی به تشریح بیشتر نظریه سینمایی خود که در مقاله معروف «سینما-شعر» ارائه کرده بود می پردازد. به عقیده پازولینی، بنیان نظریه او زبان شناسانه و نشانه شناسانه است نه زیبایی شناسانه و او زبان سینما را بعنوان یک زبان و سیستم نشانهها مطالعه کرده است. این گفتگو، بخشی از گفتگوی بلند جان هلیدی، روزنامه نگار و منتقد ایرلندی- انگلیسی است که در سال ۱۹۶۸ با پازولینی در رُم انجام گرفته و پیش از این نیز دو بار در ایران منتشر شده است اما نظر به اهمیت آن، ترجمۀ تازه ای از آن را در این ویژه نامه گنجانده ایم.
پازولینی در دهه پنجاه، پیش از آن که فعالیت سینمایی اش را آغاز کند، در خاطراتش، در طرح های داستانی اش و در اشعار و نامه هایش به دوستان نزدیکش، به صراحت درباره تمایلات همجنس خواهانه اش می نوشت. نامه های پازولینی در دو جلد با مقدمه ای بلند از نیکو نالدینی به ایتالیایی منتشر شده و به انگلیسی هم ترجمه شده است اما این نامه ها تا کنون به فارسی برگردانده نشده اند. جمال آریان تعدادی از نامه های پازولینی را که به سیلوانا مائوری، خواهر دوستش، معشوقش فابیو و دوستش فرانکو فارولفی نوشته شده به فارسی برگردانده است. این نامه ها، نمونه های درخشانی است از تلاش بی وقفه پازولینی جوان برای غلبه بر هراس دگرخواهی و ارتباط های غیرمتعارف جنسی و عاشقانه اش در دهه پنجاه ایتالیا.
فابیو ویگی در مقاله ای با عنوان «پازولینی و مفهوم بیرونبودگی» (با ترجمۀ مهدی ملک)با تکیه بر آرای اسلاوی ژیژک و جورجو آگامبن، به بررسی ارتباط ایدئولوژیکی رویکرد پازولینی به طبقه کارگر (پرولتاریا) با تمرکز بر اولین فیلم مهم او یعنی آکاتونه(باج خور)پرداخته است.
امیر یدالهپور، در مقاله اش باعنوان “تصویر شهر رُم در فیلم های پازولینی”، به بازتاب شهر رُم در فیلمهای پازولینی مثل آکاتونه، ماما روما، خشم و پرنده های بزرگ و پرنده های کوچک پرداخته است. این مقاله، تصویر رُم در آثار پازولینی را در دو زمینۀ جداگانه بررسی می کند: نخست، تاریخ معماری و شهرسازی رُم مدرن، و دوم، آثار ادبی پازولینی در سالهای ۱۹۵۰. به نوشته یداله پور، رُم در قلب سینمای پازولینی است و زمینۀ تاریخی-زندگینامهای ادبیات پازولینی در کنار زمینۀ تاریخ شهری و معماری شهر رُم، چارچوبی را شکل میدهند که شناخت فیلمهای پازولینی تنها در آن ممکن است
مقاله محمدحسین میربابا با عنوان «رویکرد ضد زیباییشناسی در فیلمهای پازولینی»، به تحلیل رویکرد خاص پازولینی به سکس، برهنگی، خانواده، مذهب و شر از منظر زیبایی شناسانه می پردازد. به نوشته میربابا، پازولینی در پیوند با ضد زیباییشناسی خاص خود آنچه را که سینمای کلاسیک از نشان دادن آن برحذر بوده است ، واضح و آشکار به نمایش درآورده است. به اعتقاد نویسنده، خوانش ضد زیباییشناسی، یکی از بهترین امکانها برای درک بهتر چرایی فرم های خاص و عمدتاً ازریختافتاده سینمای پازولینی است.
شیرین قادر در مقاله اش، به تحلیل تطبیقی اقتباس پازولینی از هزار و یکشب پرداخته است. به نوشته شیرین قادر، هزارویک شب، هزارتویی در سرزمین شگفتی هاست و گلِ هزار و یک شب پازولینی، مرزهای بین اسطوره، رویا و سینما را محو کرده و هر سه را با هم می آمیزد.
شیرین قادر همچنین در مقاله اش درباره فیلم مده آ به بررسی رابطه پازولینی با اساطیر یونانی و سعی او در معاصر کردن مفاهیم آن می پردازد. به نوشته شیرین قادر، با فیلم مدهآ است که پازولینی موفق به شرح کامل رابطۀ خود با اسطوره و گذشتۀ باستانی می شود.
آلبرتو موراویا، نویسنده بزرگ ایتالیایی، دوست نزدیک پازولینی بود که سینما و شعرهای پازولینی را با جدیت دنبال کرده است. او نقدهایی بر فیلم های پازولینی نوشته که به خاطر شناخت نزدیک او از پازولینی و دنیای ذهنی او، برای درک صحیح سینمای او بسیار اهمیت دارند. آنتونیا شرکا، چهار نقد موراویا بر فیلم های اُدیپ شاه، دکامرون، تئورما و خوکدانی را برای این ویژه نامه ترجمه کرده است.
تحلیل شهرام تابع محمدی از انجیل به روایت متی پازولینی با توجه به گرایش مارکسیستی پازولینی و نگاه طبقاتی او به زندگی مسیح و جامعه ای که او در آن ظهور کرد انجام گرفته است.
آرش اسدی نیز مفاهیم شرم و رویا را در دکامرون با رویکردی لوکاچی بررسی کرده. رسول رحمان زاده نیز با رویکرد مشابهی به تحلیل ژست عاشقِ شرمگین/رویابین شورمند درتئورما پرداخته است.
موریزیو سانزیو ویانو در تحلیل فیلم پرنده های بزرگ و پرنده های کوچک پازولینی (ترجمۀ شادی جوادی) به بحران مارکسیسم در جامعه ایتالیا از دید پازولینی می پردازد. به عقیده این نویسنده، برای پازولینی، مارکسیسم ” بزرگ ترین دشمن مسیح ” نیست، بلکه مارکسیسم در حقیقت ” اصلی ترین لحظات دین را درک می کند.”
نقد کوتاه و فشرده دیوید تامسون بر پازولینی (با ترجمۀ علی موسوی)، بیانگر نگاهی محافظه کار و کلاسیک از سینمای پازولینی است که برایش فیلم های پازولینی، از لحاظ بصری «ظرافت چندانی» ندارند و ترکیب بندی های آن ناهنجار، ناشیانه و یکنواخت اند.
علیرضا تسکیل، دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه شفیلد بریتانیا، در مقاله اش با عنوان «شکنجه امری سیاسی است» که در روزنامه گاردین منتشر شده و زهرا رشید آن را برایمان ترجمه کرده، تحلیلی سیاسی و معاصر از فیلم سالو، آخرین ساخته پازولینیارائه کرده و طی خوانشی بدیویی-آگامبنی از سالو و پیوند زدن آن با وضعیت شکنجه در جهان «نئولیبرال» امروز، نتیجه می گیرد که قربانیان جوان در جمهوری تحت حمایت فاشیستها در سالو، همانند زندانیهای خلیج گوانتانامو و ابوغریب، «گلۀ موجودات»ی هستند کهبه دور از هر گونه «قانون مداری»، به زندگی تهی شده از ارزش تنزل داده شده اند.
“میراث سینمایی و نظری پازولینی”، نوشتۀ پرویز جاهد، مقالۀ هِروه ژوبر-لورانسَن با ترجمۀ فرید اسماعیلپور دربارۀ فیلمنامۀ پورنو-تئو-کُلوسال(فیلمی که پازولینی قصد داشت بعد از سالو بسازد اما مرگ به او مهلت نداد)، نگاهی به فیلم مستند پازولینی در کنار ماساخته جوزپه برتولوچی( برادر کوچکتر برناردو برتولوچی) که گفتگوی گیدئون باکمن، منتقد فیلم آمریکائی و دوست نزدیک پازولینی با او دربارۀ فیلم سالو استو مصاحبه ای با فدریکو فلینی در مورد دوران همکاری اش با پازولینی(ترجمۀ ستاره امینیان) و برگزیده ای از شعرهای پازولینی از مجموعه اشعار رُمی(با ترجمۀ پرویز جاهد) از مطالب دیگر این ویژه نامه است.
جا دارد از همکار عزیزم امیر گنجوی که در تهیه این ویژه نامه مرا یاری داده است، صمیمانه قدردانی کنم. همچنین از مرتضی مجیدی عزیز به خاطر همکاری بی دریغ اش در تهیه برخی منابع انگلیسی و ایتالیایی سپاسگزارم.
سرمقالۀ شماره هشتم سینما-چشم/پرویز جاهد