ترجمه ناپذیر
شاید این فقط برداشت من باشد از اینجا که نشسته و به دنیا نگاه می کنم: اینکه نام ها و عنوان های اکثر رمان ها و فیلمهای «نوآر» به...
در مخمصه
عبدی کلانتری
از احساس یا حالتی میخواهم حرف بزنم که «نوآر» در رمان و فیلم به بهترین نحو به بیان آورده است: حس ِدردناک ِبه تله افتادن، در مخمصه...
ساخت و پاخت
ارسال در تاریخ ۱۳۹۳/۰۷/۰۳ عبدی کلانتری
در نگاه اول، فیلم «ساخت و پاخت» (Set-up) ممکن است در رده ی «نوآر» جا نگیرد. نه زنی زیبا و فتنه گر قهرمان ما...
شهر همچون یک کاراکتر
عبدی کلانتری
حضور شهر در «نوآر» چیزی به مراتب بیشتر از پسزمینه ساده و مکان رویدادهای فیلم است. شهر دست کم به دو طریق «حضور»ش را بارز می کند: یا همچون کاراکتری مستقل که...
سایه بر سایه
عبدی کلانتری
جهان شوم و تاریک «نوآر» را، همانطور که پیشتر گفتیم، در وهله نخست «استایل» می سازد. این حکم را شاید بتوان برای همه هنر سینِما صادق دانست که فورم بصری و تصویر...
آوای شبزدگان
عبدی کلانتری
هنگامی که به موسیقی در همراهیاش با گرایشهای “نوآر” میاندیشیم، بسیاری اوقات حواسمان ناخودآگاه به حالوهوای “جاز” کشیده میشود به ویژه آن نوعی از جاز که با صفت “کول” شناخته شده است. ما که...
جان خسته ی دیوید گودیس
عبدی کلانتری
دیوید گودیس را شاعر ِبخت برگشتگان نامیده اند (poet of the losers). قهرمان قصه ی او مرد تیپیک ِقصه های نوآر نیست؛ «مردانگی»اش صدمه دیده، غرورش له شده، از...