فیلم «حرفهای زنانه» یا «زنان حرف میزنند» ( women talking) جدیدترین ساخته سارا پولی، فیلمساز کانادایی که بر مبنای رمانی از میریام توئز ساخته شده، داستانِ زنانی را روایت میکند که با بار سنگین ترومای تجاوز جنسی، هر روز برای بقا و رسیدن یه یک انتخاب درست میجنگند. وقایع فیلم در سال ۲۰۱۰ در صومعهای در کانادا و در جامعهای مذهبی، بسته و غیرمدرن که ساکنان آن مِنونیتها اند اتفاق میافتد؛ فرقهای مسیحی که اصل آن از هلند بوده و پیروان آن به زندگی و جامهی ساده و پرهیز از شغلهای دولتی و انتخابات و خدمت نظام اعتقاد دارند. مردان صومعه با قدرت معنویای که مدعی آناند به طور بی وقفه به سوءاستفاده از زنان پرداخته، بسیاری از آنها را با اسپری بیهوشی مخصوص حیوانات، بیهوش و به آنها تجاوز کرده و آنها را باردار میکنند و بعد به آنها میقبولانند که شیاطینی ماوراءطبیعی هنگام شب و در خواب به آنها حمله کردهاند و یا اساسا حمله و تجاوزی در کار نبوده و همه چیز زاییده توهم آنان است. زنان صومعه (با بازی رونی مارا، فرانسس مک دورمند، شیلا مک کارتی، کلر فوی و جسی باکلی) هر کدام با دنیای ذهنی متفاوت، در موقعیتی دراماتیک برای تصمیمگیری و انتخاب قرار میگیرند: اینکه در صومعه بمانند و در انفعال هیچ کاری نکنند و ببخشند و فراموش کنند، یا اینکه بمانند و با نیروهای تجاوزگر بجنگند و یا صومعه را برای همیشه ترک کرده و به زندگی خود در جای دیگری ادامه دهند. آنها برای تصمیم گیری زمان کمی دارند. گزینه اول رد میشود و آنها با چالش ماندن و ایستادن و یا ترک صومعه برای همیشه و مزایا و معایب هر کدام از این گزینهها، ساعتها با هم بحث میکنند، بحثهایی که گاهی ملال آور میشود و درام را از نفس میاندازد. اگوست، تنها مرد صومعه، موظف است صورت جلسه ملاقات زنان را بنوسید چون آنها از آموزش محروم بودهاند و قادر به خواندن و نوشتن نیستند و خرد آنها به طریق سنتی از طریق کشاورزی، تربیت فرزندان و دعا و شهود به دست آمده و حالا نه تنها برای خودشان که باید برای فرزندانشان و برای نسل آینده نیز تصمیم بگیرند.
سارا پولی، وضعیت تراژیک این زنان قربانی را که سالها تحقیر و سرکوب شدهاند، به خوبی تصویر کرده است و نشان می دهد که آنها چگونه موفق میشوند از دل وضعیت مصیبتبارشان به کشف معنایی جدید از زندگی برسند و به زبان هماهنگی برای بیان دردها، افکار، احساسات و تجربیاتشان دست یابند. پولی بعد از سالها تجربه بازیگری و کارگردانی چند فیلم کوتاه و بلند (از جمله فیلم «دور از او» که شاخصترین کار او محسوب میشود)، این سبعیت شوک آور را با پشتوانه تجربه زیسته خود و مبارزهاش در جنبش زنان و فعالیتهای سیاسیاش، روایت میکند. با این حال او در درامی که اساساً بر محور خشونت جنسی و تجاوز بنا شده، مخاطب را مجبور به دیدن این حجم از توحش نمیکند و تنها به نمایش ملحفههای خونی در صبح بعد از تجاوزها بسنده میکند.
قابهای فیلم دلگیرند و موسیقی هیلدور گودنادوتیر که به طور طعنهآمیزی هم ملانکولیک است و هم نشاط آور، فضای تیره حاکم بر صومعه را برای بیننده ترسیم میکند هرچند در لحظاتی تعمداٌ گوش خراش و آزاردهنده میشود. سارا پولی و لوک مون پلیه، فیلمبردارش با انتخاب فرمت واید اسکرین(پرده عریض) و با خفه کردن رنگ فیلم و کشاندنش به سمت یک تنالیته خاکستری مایل به سیاه و سفید توانستهاند فضایی بسازند که از نظر تصویری با تم فیلم و با وضعیت غیرانسانی حاکم بر صومعه و رنجی که این زنان می برند هماهنگ باشد.
«حرف های زنانه» طنین آشنایی برای بیننده ایرانی دارد و ما را وادار میکند تا در مورد زنان فیلم و شباهت وضعیت آنها به شرایط زنان کشورمان تامل کنیم. تم فیلم، به تنهایی میتواند همدلی تماشاگر ایرانی یا هر زنی از خاورمیانه را برانگیزد. آنها نیز اغلب در این وضعیت دراماتیک قرار گرفته و همیشه مجبور به انتخابی سرنوشت ساز بودهاند، اینکه منفعل بمانند و تسلیم شوند یا برای رسیدن به جامعهای آزاد بر اساس موقعیت، شغل و توانمندیشان مبارزه کنند و یا برای همیشه سرزمین خود را ترک کرده و در جغرافیای دیگری شانس خود را برای زندگی و خوشبختی امتحان کنند. تمِ انتخاب و تصمیم گیری نه برای خود که برای آن دیگری (آن دیگران)، در فیلم سارا پولی به سادگی و با مهارت روایت میشود. «حرف های زنانه» روایت زندگی زنانی است که قربانی سیستمی مردسالار و متجاوزند اما آنها به دنبال جلبِ ترحم یا انتقام نیستند بلکه صرفاً خواهان جهان بهتری برای زندگیاند و به درک روشنی از ستم و تلاش برای رهایی از آن رسیدهاند.